نه خواب به جانبِ من و
نه من به جانبِ خواب،
معلقم ميانِ مويه و انتظار.
... نپرس پريشانِ کدام کرانهای!
کرانه تويی بیکرانهی من!
من ... همان بيدارْخوابِ هميشهام
که بیهوای تو ... بیسواد
که بیهوای تو ... بیکس
که بیهوای تو ... بیحوصله.
پس قرارِ دوشينه را
به کدام دريا سپردهای؟
کدام دريا
که سرابِ اين بيابان است!
سید علی صالحی